معنی نوعی جلبک
حل جدول
کارا
جلبک
تیرهای از گیاهان ساده آبزی
تیره ای از گیاهان ساده آبزی
الگ
نوعی قارچ و جلبک
گلسنگ
نوعی جلبک دریایی در آشپزی ژاپنی
نوری
فرهنگ معین
(جُ بَ) (اِ.) نوعی رُستنی بدون ریشه و ساقه و برگ، به رنگ سبز و گاهی قهوه ای یا سرخ که روی آب ها و تنه درختان به وجود می آید.
فرهنگ عمید
گروهی از گیاهان بدون ریشه، ساقه، شاخه، و برگ که به شکل نوار سبز و دراز در آب، جاهای مرطوب، و روی تنۀ بعضی درختها پیدا میشود و در بعضی دریاها نیز به شکل نوارهای پهن و دراز دیده میشود که بر روی آب شناور است. در اقیانوسها بیشتر از همه جا رشد میکند و گاهی سطح وسیعی از دریا را فرامیگیرد. از آن در تهیۀ بعضی مواد شیمیایی و خوراکی استفاده میشود. رنگ آن سبز و گاهی هم به رنگ قهوهای یا سرخ است، جلوزغ، جامۀ غوک، چغزواره، چغزپاره، گاوآب، خزه، الگ،
فارسی به عربی
فرهنگ پهلوی
گیاه سبز آبزی
لغت نامه دهخدا
نوعی. [ن َ / نُو] (ص نسبی) منسوب به نوع. مقررشده برای نوع. (ناظم الاطباء). مربوط به نوع: صورت نوعی. حرکت نوعی. (فرهنگ فارسی معین): من ِ نوعی.
معادل ابجد
191